در چهرهیی ساقط
میثم رواییدیلمی
در صورتم که از گذشتهی من نقشی است
دیگر
چیزی نمیگذرد؛
گذشته میآید
و از گذشته، رفتهی من آیا ست.
من چهره در سؤال نمیبندم؛
سؤال
صورت بیشباهتِ من
با مرگهای من است.
چندین هزار بار مردن
چندین هزار
زخمِ عمیقِ حرکتِ دوّار
بر ماضیام، که اینک
شکل سقوط گرفته است.
شکل سقوط گرفتهام وُ
ماضی
از اعتلای خودش، از حال
با صورت دریدهاش از خوف
به قعر مهلکه نزدیک میشود.
۲۸ آبان ۹۳