کلهات را به من قرض بده
محمود بدیه
ظهر تابستان است.
مرد لب دریا رسید و از سکوی سیمانی کنار آب پائین رفت و روی ماسهها پرید.
مرد پیراهن سفید و شلوار سیاه پوشیده بود. بند کمربند را شل کرد. زیپ شلوارش را پائین کشید. لحظهای سرش را به سمت پائینتنه خم کرد. اما بعد با عجله لباسها را از تنش کند و دمپائیش را پرت کرد روی ماسهها. مقابلش ساحل و دریا یکدست و تخت بود و تا چشم کار میکرد درازشده بود.
لخت لب آب ایستاد. پا توی آب گذاشت. روی آب شلنگ انداخت و پا دراز کرد و جلو رفت. آب تا زیر زانویش بود.
هر چقدر جلو میرفت، آب از زانویش بالا نمیآمد.
ایستاد.
دریا خالی رفته بود*. سرش را برگرداند و اطراف را نگاه کرد.
روی شنها، قبل از آنکه به آب بزند، موشی زیر پایش جنبیده بود. از بس سرش داغ بود و عطش آب داشت موش که هیچ، شیر هم مانع آبش نمیشد.
در این وقت ظهر هیچکس او را نمیدید. هیچ ماشینی در خیابان رفتوآمد نمیکرد. پنجرهی خانههای رو به دریا بسته بود. آخرالزمان؟
ــ باید غریبه باشد.
دوباره دستشنازنان تاآنجاکه میتوانست جلو رفت. فکر کرد اگر دریا اینجوری خالی برود پس چطور قایقهای لب اسکله، آزاد داخل و خروج میکنند.
دوباره جلو رفت تا به دو خط جداگانه رنگ دریا رسید. آب عمیق میشد. پای چپش را جلو برد. نزدیک بود نیمتنهاش در آب فروبرود.
بین خط شیری آب و آبی آب ایستاد. درست روی عدل نجات و غریق قرار گرفته بود. دست به بدنش کشید. تراشهی خنک آب روی بدنش ریخت. خوشش آمد. دست به پائینتنهاش برد. بعد شرت سیاه را پائین کشید و تا روی زانویش پائین آورد.
ــ چیکار میکند این مرد؟
کف دستش را گود کرد. لحظهیی آلتش را ماساژ داد اما دوباره آن را به شکل سوارخ قیفی درآورد.
مرد پشتش به شهر بود و چیزی از التهاب درونش دیده نمیشد. فقط سایههای کج و معوج روی آب، شکل شاخ کرگدنی را روی آب میکشید.
ــ لامصب، اینجوری که چیزی پیدا نیس.
مرد خبر نداشت. آب با سرعت باد به طرفش میدوید و روی تنه و سر و مو و سایهها را مغشوش میکرد.
لب ساحل، پیراهن و شلوار مرد را آب برده بود اما دمپائیش روی آب سرگردان بود.
مرد هنوز از لای پنجره با دوربین، بین موجها به دنبال غرقی میگشت.
پینوشت
* «دریا خالی رفته بود» یا «دریا پُر میرفت»؛ اصطلاحاتی است که در بوشهر برای توصیف وضع دریا هنگام جزر و مد به کار میرود. ساحل بوشهر هنگام جزر تا چندصد متر، خشک یا کمآب میشود اما در هنگام مد، در همان مکان آب تقریبا سه متر بالا میآید.