rouZGar.com
مقوله‌ها نام‌ها فهرست برگزیده‌ها

برگزیده‌ها

< بازگشت

انقلاب فرانسه و ما کتاب

دانیل گِرَن - ترجمه‌ی رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان کتاب

مارکی دُ ساد - ترجمه‌ی رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی چهارم و پایانی کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

دفترِ فرنگ معرفی کتاب

مجله‌ی معرفی فیلم‌ها، رمان‌ها، کتاب‌ها، مقاله‌ها و… منتشر شده در فرانسه

رضا اسپیلی

فاشیسم و بنگاه‌های کلان اقتصادی کتاب

دانیل گِرَن - ترجمه‌ی رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی سوم کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی دوم کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی نخست کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

جنبش جلیقه‌زردها در فرانسه ویدیو

ویدئویی نیم‌ساعته‌ در مورد شرایط شکل‌گیری و مطالبات جلیقه‌زردها

رضا اسپیلی

این دنیای درهم برهم و دیوانه مقاله

ادواردو گالئانو - برگردان: رضا اسپیلی

بوئنوس آیرس سرریز می‌کند. وقتی می‌گرید. در بازگشت زیر باران، همان‌طور گام برمی‌داشتم که در راه آمدن. در راه کسی ماهی می‌گرفت. نه از رود ریو د لاپلاتا، وسط خیابان. قلابش چندین هزار کیلومتر طول داشت. چنگک قلاب به کف دستم گیر کرد. هنوز جای زخمش تازه است. توی یک بار جشن تولد می‌گرفتیم و تا دمدمای صبح آنجا گرفتار ماندیم. پشت چراغ خیابان کوردوبا، سرم را بالا آوردم تا آب نوازشم کند. چه باشکوه!
بوئنوس آیرس، شهر ـ ذهن

بایگانی

این نیز بنگذرد

بهاریه‌هایی از رضا اسپیلی

دریغ، دریغ، هر سال با نوروز تازه می‌شود و بی برفی زمهریر ما را سنگین‌تر می‌کند
زمان دیگر مگر فریب معنایی ندارد
و گشت و واگشت طبیعت هیچ ربطی به آدمی؛
تکراری که نو می‌شود
سرمای باستانی ماست

اما از شما چه پنهان
من هم به روی خود نمی‌آورم
«سال نو مبارک!»
نه مگر شاعرم من، فریبکار بزرگ!

۲۶ اسفند ۱۳۹۰

 

ابری شده‌ام که می‌ریزد بر زمین
سرد و سفید و پرپرکی
نه، مهی شده‌ام گسترده بر زمین
آلوده‌ی خیسی و پنهانکی
یا خود خزانی شده‌ام
در سال‌ها بهار الکی
سال نو را به تو تبریک می‌گویم
با یک عدد لبخند مصنوعکی
شادم که تو هم مثل منی
یک موجود گه دروغگوی بی‌مصرفکی

۲۶ اسفند یک سال دیگر خرکی

 

این نیز بنگذرد

غم چاره‌یی جز غم ندارد
سال به سال گران‌تر می‌شود
سال که تازه می‌شود
کهنه‌ی مکرری بیش نیستیم
هرچه نو بیرون از ماست
ما، غم مژه سفید، ما، غم زال!
یک سال دیگر باز هم مبارک!
سال بیرون باز هم بهار و بلبل و طرف چمن
سال تو باز هم فریب، باز هم دروغ، سال باز هم همه با هم…
شهر از بوی دهان‌ها آلوده ست
خفه کرده ما را، باز هم اما دهان همه بو می‌دهد

این نیز بنگذرد
ما وقتی از خود می‌گذریم
حتا نگاهی هم به خودمان نمی‌اندازیم
و مسابقه‌ی با خود، همیشه باختن است
به تخممان باخته‌ایم
مبارک است!

۱۳۹۱/۰۱/۰۲ :تاریخ انتشار
© 2019 rouZGar.com | .نقل مطالب، با "ذکر ماخذ" مجاز است

رامین

ما وقتی از خود می‌گذریم
حتا نگاهی هم به خودمان نمی‌اندازیم
و مسابقه‌ی با خود، همیشه باختن است.
خیلی خوب رضا… مرسی ♥

‌ادامه...
۱۳۹۱/۰۱/۰۳ - ۱۶:۱۸
علی دیوسالار

در هر سال پیش رو، گفتن “سال نو مبارک” سخت و سخت‌تر شد. این تبریک، امسال دردآور شده بود. از جانب هر کس که ادا می‌شد و می‌شنیدم، چون نیشتری بر یک زخم کهنه بود و پاسخی برایش نداشتم. لال می‌شدم و در ذهنم خیره می‌شدم که پاسخ چیست. ترکیبی از درد و امید، تلاش بیشتر و متمرکزتر توام با رنج افزون‌تر، و البته شادی و نزدیکی و رفاقت بیشتر، پاسخ امسالم بود. شعرت بیانی دقیق از حال و روز همه‌ی ما بود و موثر. رضا جان، یار باقی، دیدار باقی. ۱۳ فروردین ۹۱، رویان.علی.

‌ادامه...
۱۳۹۱/۰۱/۱۳ - ۰۷:۱۲
 رضا اسپیلی

رامین و علی گرامی سلام و سال نو تان مبارک!
علی جان ممنونم از همفکری و همدردیت. واقعا همینطوره. ابتذال دامن گستر شده و شاید تنها با پایداری بر اصول و حفظ دوستی های عمیق بشه این شرایط را تحمل کرد و در نهایت کاری اگر بشه انجام داد. به امید دیدار. رضا

‌ادامه...
۱۳۹۱/۰۲/۰۳ - ۱۰:۴۵
© 2024 rouZGar.com | کلیه حقوق محفوظ است. | شرایط استفاده ©
Designed & Developed by: awaweb