
آلبر کامو ی سردبیر
ماری ـ نوئل ریو
برگردان: رضا اسپیلی
نوشتهی زیر، بررسی کوتاهی است از سه کتابی که در یک سال و نیم گذشته دربارهی فعالیت روزنامهنگارانهی آلبر کامو در فرانسه به چاپ رسیدهاست. این نوشته در شمارهی ژوییهی ٢٠١۴ ماهنامهی لوموند دیپلماتیک منتشر شدهاست.۱
کُمبَه (= نبرد) روزنامهی پاریس۲، ارگان «اطلاعات و اندیشه», در دسامبر ١٩۴١ بهصورت زیرزمینی زادهشد. پاسکال پیا ی دانشیمرد که اواخر دههی ١٩٣٠ الجزیرهی جمهوریخواه۳ را راه انداختهبود و از کامو برای نوشتن در آن دعوت کردهبود در سال ١٩۴٣ از نو از او خواست تا با نشریهی تازه همکاری کند. از ٢١ اوت ١٩۴۴ تاریخ پخش اولین شماره بهصورت آزاد تا ٣ ژوئن ١٩۴٧ پیا مدیر نشر مجله و کامو سردبیر آن بودند.
کامو در نوشتههایش برای مجلات۴ مدام به مقاومت میپردازد، مقاومت نه به مثابه دورهیی تاریخی، بلکه بهعنوان اسطورهی آفرینش قدرتی نو، تنها قدرت مشروع در فرانسهیی نو. اما مقاومت به میهنپرستانی میمانست که از افقهایی متفاوت آمدهاند. آنها در مبارزه با دشمن مشترک تفاوتهای گاه عمیقشان را به کناری گذاشتهبودند، اما به محض اشغال پاریس حتا پیش از پایان جنگ باورهای ایدئولوژیک در تضاد با یکدیگر قرار گرفتند و کسانی که دیشب رفیق بودند فردایش مخالف یکدیگر شدند. به نظر میرسد کامو در دریافتش از مقاومت این تقسیمبندی را نمیپذیرد.
در کل او میخواهد دمکراسی را از نزاعهای ایدئولوژیک رها کند تا آن را در تنها «فضیلت» لیبرالی که به نظر عقلانی میرسد بنشاند: فضیلت سوسیالدمکراسی. کامو و کمبه بدون اینکه به هیچ حزب سیاسی وابستهباشند پشتبهپشت هم به «توتالیتاریسم» که میتواند معادل کمونیسم یا فاشیسم باشد میپردازند رویکرد آنها قاطع است چراکه «تصمیم گرفتهاند» آنطور که در یکی از نخستین سرمقالهها نوشتند «سیاست را به کناری بگذارند و بهجایش از اخلاق بگویند».
چنین اعترافِ به باوری پرتوی به انتخابهای دیگر کامو میتاباند: او میپندارد که اقتصاد لیبرال میتواند در جهت سود همگانی «رشد کند» یعنی «انقلابی» شود؛ او خود را مخالف استقلال الجزائر میداند ـ چنانکه گویی از رژیمی استعماری میتواند جامعهیی دمکرات و برابریخواه زادهشود… این همان چیزی است که او را برای دفاع از آزادی فرهنگ (١٩۵٠-١٩۶٧) به پیوستن به کنگره واداشت، برنامهیی بنیاد نهاده و سرمایهگذاری شده توسط مقامات آمریکایی با هدف مبارزه با تأثیر شوروی بر روشنفکران و هنرمندان اروپایی در دوران جنگ سرد، و مانیفست آن، «مانیفست انسان آزاد» را امضاء کرد. واقعیت این است که هدف اعلامشدهی کنگره «یافتن پاسخی اخلاقی و سیاسی به تهدید توتالیتاریسم» بود و در اطراف شخصیتهای راست بسیاری از ضداستالینیستها، کسانی چون برتراند راسل یا اینیاتسیو سیلونه را گِرد آوردهبود. کامو در مقالههایش به دفعات از واژههایی مثل «انرژی»، «واقعیت»، «مردانگی»، «فضیلت»، «انسانهای ناب» یا «انسانهای صادق» استفاده میکند. این «انسانهای ناب» یا «صادق» دستانشان را به بازی کثیف سیاست آلوده نمیکنند، بلکه بیشتر موضع قضاوت میگیرند.
ایوْ مَرک آیشنبوم در نگارش تاریخ مجلهی کمبه۵ از انتشار زیرزمینی تا پایان کارش در ١٩٧۴، از این سنت پیروی میکند. او کمابیش از کنار اهمیت حزب کمونیست فرانسه در جنبش مقاومت ساکت میگذرد و آن را به کاریکاتوری در سالهای پس از جنگ کاهش میدهد. ژکلین لوی ولانزی۶ هم در بررسی دقیقش از نوشتههای کامو برای کمبه، در نوشتههای او وضوح تخیلی میبیند که کامو نداشت، و تحلیلهایش را به پرسش نمیکشد. حیف که این دو کتاب اسناد جالبی انتشار دادهاند.
اگر به دنبال نقدی بهتر از موضعگیریهای کامو تا گسست روشنفکریش هستیم باید تعهد؟۷ را بخوانیم، کتابی از نامههای بین کامو و پسر جوانی که بعدا میشل ویناوه۸ی دراماتورژ و نویسندهی نمایشنامههای کُرهییها (١٩۵۶) و هتل ایفیژنی (١٩۵٨) شد.۹
پینوشت
1. Marie-Noël Rio, « Albert Camus rédacteur en chef », Le Monde diplomatique, juillet 2014.(CLICK HERE)
2. Combat, le journal de Paris
4. Albert Camus, A « Combat ». Editoriaux et articles, 1944-1947, nouvelle édition établie, présentée par Jacqueline Lévi-Valensi, Gallimard, coll. « Folio Essais», Paris, 2013, 779 pages, 12,30 euros (1re éd. : 2002).
5. Yves Marc Ajchenbaum, « Combat », 1941-1974, Une utopie de la Résistance, une aventure de presse, nouvelle édition complétée et mise à jour, Gallimard, coll. « Folio Histoire », Paris, 2013, 596 pages, 9,40 euros (1re éd. : 1994).
7. Albert Camus et Michel Vinaver, S’engager ? Correspondance (1946-1957) assortie d’autres documents, édition établie, présentée et annotée par Simon Chemama, L’Arche, Paris , 2012, 156 pages, 16,25 euros.